مرا التیام گردی میم حدقه شده بر پهنه ی عریض سینه ات شوقی طویل در
انداختن زنجیر دست پشت قامتت درون گودی، بالای تپه ی یله شده بر پهنه ی
مکان، نظاره گر طواف چشمهایم بر ظرافت طبع وجودی است که مرا علاقهمند به
همچون تویی کرده است که فقط پای رفتن داری. تنِ لش خسته ِنرسیده به قامت
آرزوهایم درون ترقوه ی نحیف ات لانه کرده و من هم گردن نهاده بر لبه ی سقوط
آزاد اندامت، ساختمان این هندسه را امیدوارانه خواهانم.
- سورنانیکـــــ
- يكشنبه ۸ ارديبهشت ۹۸